خبرگزاری «حوزه» - سمنان، بیست و هفتمین اجلاس سراسری نماز با موضوع «شیوهها و مهارتهای دعوت به نماز»، از سوی ستاد اقامه نماز کشور و با حضور رئیسجمهوری و شخصیت های کشوری، روزهای آتی به میزبانی استان سمنان برگزار میشود.
حجتالاسلام والمسلمین علی سرلک، کارشناس تربیتی و مسائل خانواده از آن دسته روحانیان رسانهای است که وقتی برای مصاحبه با وی هماهنگ کردیم، با استقبال متواضعانه او مواجه شدیم؛ همانطور که با صداقت و افتادگی مثالزدنی به سؤالات ما پاسخ میداد، تأکید زیادی هم داشت که همه جزئیاتی که تعریف میکند را بنویسیم، به قولمان عمل کردیم و هر چه را در مصاحبه دربارهاش گفتوگو کرده بودیم، نوشتیم.
حجتالاسلام والمسلمین سرلک در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری «حوزه» به ابعاد مختلف اهمیت برگزاری اجلاس سراسری نماز، راههای مقابله با مسجد گریزی جوانان، آثار تخریبی برخورد با کودکان و نوجوانان در مساجد و آسیبهایی که امروزه نماز و جامعه مسجدی را تهدید میکند پرداخته که حاصل این گفتگو را در ادامه میخوانید:
* در برخی از موارد بعضاً مشاهده میشود که تعداد محدودی از جوانان از نماز و مساجد گریزان هستند؛ وظایف ائمه جماعت و ائمه جمعه و هیئتامنا مساجد در این راه چیست؟ و راههای مقابله با مسجد گریزی جوانان
در درجه اول باید ماهیت و هویت مسجد باز تعریف شود، در حال حاضر مساجد فقط کارکرد اقامه نماز دارند و ائمه جماعت بهجای اینکه امام جماعت باشند به پیشنماز تبدیلشدهاند.
جماعت مجموعهای از نیازها است و زمانی که جمعی به گرد هم میآیند، نیازها بهصورت تصاعدی افزایش مییابد، ترکیب میشود، پیچیده میشود، کسی میتواند امام جماعت باشد که به مجموعه نیازها توجه کند؛ البته این توجه باید با محوریت معنویت و تبیین معارف باشد؛ یعنی از خاستگاه تبیین معارف و ایفای نقش هدایتی.
اگر ائمه جماعات امام جماعت باشند، جماعت هم به معنای مجموعه افرادی که درجایی به نام مسجد یا نمازخانه جمع میشوند نیست، جماعت یعنی مجموعهای از انسانها با گرایشها، انگیزهها و نیازهای گوناگون و متراکم، امام جماعت باید امام آنها باشد؛ یعنی به تعبیر قرآن مجید «صَفًّا کَأَنَّهُمْ بُنْیَانٌ مَرْصُوصٌ» آنها را بهعنوان یک امت واحده و یک جمع بههمپیوسته هدفمند هماهنگ در حال حرکت در نظر بگیرد.
به گمان من مساجد از ماهیت اصلی خود فاصله گرفته اند؛ در اوایل انقلاب ما خیلی به این ماهیت نزدیک بودیم؛ یعنی مساجد پایگاههای اصلی تشکیل انقلاب بودند، چه ازنظر لجستیک و امکانات، چه ازنظر اعزام نیروی انسانی و چه ازنظر فضای تبلیغاتی پایگاههای اصلی مدیریت جنگ بودند، بعد از زمان جنگ و در دوره سازندگی متأثر از فضای تکنوکراتی که در جامعه حاکم شد، متأسفانه مسجد هم موضع ممتنعی نسبت به حوادث جامعه پیش گرفت و بسیاری از ائمه جماعات نقش پیشنمازی را ایفا کردند، وقتی تنها نقش پیشنماز دارند، نماز به عبادتی تبدیل میشود که همه دستهجمعی انجام میدهند و طبیعتاً آدمها هم از هم بریده میشوند، به همین دلیل در مساجدی که فقط پیشنماز دارند، گاهی پیش میآید که پیشنماز با هیئتامنا و مجموعههای گوناگون اختلاف پیدا کند.
به نظر من اشتباه استراتژیک ما بعد از پایان جنگ و در دوره سازندگی این بود که گستره مناسبات مالی به همهچیز و حتی مساجد وارد شد؛ به همین دلیل ائمه جماعات از وظایف ذاتی و محوری خود با یک دعوتنامه غیررسمی از سوی فضای عمومی جامعه پا پس کشیدند و متأسفانه کمکم جوانها و نوجوانها با مسجد خداحافظی کردند و فاصله گرفتند و نماز و جماعت در بسیاری از مساجد به همان حالت سنتی و بهصورت یک مراسم آیینی که باید انجام شود و بدون دغدغهها و مشکلات برگزار میشد.
منظور من این نیست که در حال حاضر تمام مساجد اینگونه هستند؛ اما به گمان من فضای مساجد همین است و به همین دلیل برخی از مساجد به خانه سالمندان شبیه شدهاند و گاهی میبینید که نصف یک مسجد صندلیهایی است برای کسانی که توان حرکت ندارند؛ ازاینرو از جنبوجوش لازم برخوردار نیستند، ضمن اینکه همینجا بگویم که تعداد زیادی از مساجد هم هستند که در همان حال و هوای روحانی به سر میبرند و اتفاقاً مساجد زنده، پویا و پرتحرکی هستند.
اگر بخواهیم در یک کلمه بگوییم چه باید کرد که مسجد به هویت پویای خود نزدیک شود و نوجوانان و جوانان به آن روی بیاورند، باید حوزه علمیه برای پرورش ائمه جماعاتی که بتوانند امام جماعت و پیشوای جمعیت با تمام تفاوتهای سلیقهای و گوناگونی نگرشی باشند، تلاش کند، حوزه علمیه در این زمینه مسئولیت مهمی دارد، متأسفانه مساجد ما بهدرستی از سوی حوزههای علمیه حمایت نمیشوند؛ یعنی تعدادی طلبه در آن درس میخوانند، سطوح مختلف را تمام میکنند و پیشنماز میشوند بدون آنکه فنون و مهارتهای امام جماعتی را بدانند.
در بعضی از مساجد ما با درگیری پیشنماز با کسبه محل یا هیئتامنا مواجه هستیم؛ درحالیکه امام جماعت یعنی رهبر آن جامعه، یعنی پیشوای آن جامعه و نباید طرف دعوا قرار بگیرد. در هر صورت حوزه علمیه در این زمینه باید گامهای بلندی بردارد، مراجع تقلید نباید دغدغههایشان را در درسها بر پرورش مجتهد و فقه و اصول بگذارند بلکه باید دغدغههایشان پرورش افرادی باشد که مدیریت دینی داشته باشند، بخش مهمی از مدیریت دینی امام جماعتی است. در اینجا من تنها در خصوص مسجد حرف میزنم؛ بهطور مثال در حوزههای علمیه باید طلبههایی تربیت شوند که بتوانند در پادگانهای نظامی ما که اینهمه جوان در آنها هستند تخصص داشته باشند، راجع به دانشگاهها تخصص داشته باشند، راجع مهدکودکها، مدارس و....
حوزه علمیه که محور انتشار، تبیین و تبلیغ معارف دینی و تحقق احکام به معنای وسیع کلمه است باید جدیت اساسی از خود نشان دهد تا مساجد ما به هویت گذشته خود که در اوایل انقلاب تجربه کردیم بازگردد، به نظر من سالهای ۵۵ تا ۶۵ دهه طلایی فعالیتهای گسترده مساجد بود، به این دلیل که روحانیون وظایفی بزرگتر از اقامه نماز برای خود تعریف کرده بودند.
* آثار تخریبی بیتفاوتی و کمتوجهی به نوجوانان و کودکان در مساجد چیست؟
درعینحال که گاهی نوجوانان و جوانان به دلیل روحیه شکننده و ظریفی که دارند، زودرنج میشوند، من دعوت میکنم که نهتنها در خصوص مسجد و برخوردهای تلخی که نمازگزاران یا امام جماعت با آنها دارند بلکه در تمام عرصهها سعی کنند که زودرنج نباشند، کارهای درست و مهم را با مقاومت و استقامت و صبوری پیش ببرند. از همان نکته قبل باید این نکته را هم یادآوری کنم که در شهرسازی و معماری اسلامی محله با محوریت مسجد تعریف میشود.
اگر بنا است محله یا منطقهای را با محوریت مسجد تعریف کنیم، طبیعتاً پیشنماز و نمازگزاران باید از حضور نوجوانان و کودکان بسیار استقبال کنند، عواقب برخوردهای تلخی که برخی از آقایان با کودکان و نوجوانان دارند که مسجد گریزی را در پی دارد قابلبخشش نیست؛ یعنی گناه مسلم است.
جالب است که بدانید که در برخی از وقف نامهها واقفین در این زمینه هوشمندی و دقت داشتهاند؛ مثلاً ما موقوفههایی داریم به این صورت که واقفین در کنار مساجد درختانی مثل توت، گردو و... میکاشتند و میوه این درختان مخصوص کودکانی بوده است که به مسجد میآمدند، این یعنی باید کودکان را با زبان کودکان و جاذبههای موردپسند خودشان وارد محیط دینی کرد.
در خصوص نوجوانان و جوانان هم خدمت شما عرض کنم که سپردن برخی مسئولیتها میتواند در جذب آنها به مسجد مؤثر باشد، برخی از هیئتامناها با وجود بزرگواری و خدمات خوبی که در طول عمر خود داشتند، هم توانی جسمیشان و هم خلاقیت ذهنیشان در حدی نیست که هم چنان بخواهند محور مدیریت برنامههای مسجد باشند، باید مسئولیتها را به جوانها بسپارند، خودشان هم در کنار کار باشند و مراقبت کنند، این جوانگرایی در مدیریت مسائل مسجد، بهویژه مسجد با تعریفی که در فراز قبل گفتم، میتواند میدان مناسبی برای فعالیت گسترده جوانان باشد، در یک کلمه غیر از ارتباط نرم و ایجاد جاذبههای گوناگون، بحث سپردن مسئولیتها به جوانان هم بسیار مهم است.
* مهمترین آسیبهایی که امروز جایگاه نماز و مسجد را تهدید میکنند چه عواملی هستند؟
ما در حکومت اسلامی به سر میبریم و امروز رفتار مسئولان و حاکمان، رفتار کسانی که بهگونهای مبلغ دین هستند و دستورات دینی را تبیین و تبلیغ میکنند، میتواند بزرگترین آسیب را به جایگاه مفاهیم و ارزشهای اسلامی مثل نماز، عدالت و حتی اخلاقیاتی مثل ایثار و بخشش بزند. به نظر من در درجه اول رفتار مسئولان و رفتار کسانی که نامدار و نشاندار هستند در عرصه دین، اهمیت دارد، اینها خیلی باید مراقب باشند؛ به تعبیر روایت «إِنَّ الْقَبِیحَ مِنْ کلِّ أَحَدٍ قَبِیحٌ وَ إِنَّهُ مِنْک أَقْبَحُ – کار زشت از هرکسی زشت است و از تو زشتتر است چون به ما نسبت دارد» و اگر قرآن مجید میفرماید «الَّذینَ إِن مَکنّاهُم فِی الأَرضِ أَقامُوا الصَّلاةَ... - شایسته خدا کسانی هستند که وقتی تمکن پیدا کنند، اقامه صلات میکنند».
شاید یکی از بهترین راههای اقامه نماز توسط مسئولان، رعایت هنجارها است؛ یعنی اشرافیگری نکنند، به عدالت توجه کنند و خدمتگزار باشند، رعایت همین مسائل سبب میشود که نماز گسترش یابد. آسیب دیگری که به جایگاه نماز واردشده است، آسیبهایی است که از ناحیه شبهاتی که ما نسبت به آنها بیتفاوت هستیم و از جبهه مقابل توحید منتشر میشود. مورد دیگری که میتواند آسیب جدی ایجاد کند، ایبسا بهواقع روی آوردن به این حقایق و معارف از در ریا و تزویر باشد، کسانی که سوء استفاده میکنند، کسانی که تظاهر و ریاکاری میکنند در این عرصه و میدان، سبب زدگی میشود و آسیب ایجاد میکند.
* جایگاه محوری مسجد در جامعه امروز چگونه احیا میشود و چرا برخی مساجد منحصر به اقامه نماز شدهاند؟
در این خصوص که چرا مساجد محور نیستند، من سهم اصلی را برای امام جماعت قائل هستم، ائمه جماعات ما همچون برخی از مساجد تهران و شهرستانها که من دیدهام، باید یک امام جماعت فهمیده مهربان پرتلاش باشد و وقت بگذارد و به مردم سرکشی کند و به مشکلات آنها توجه داشته باشد و در غم و شادی مردم حاضر باشد. وقتی امام جماعت مهارتهای لازم و شرح فضل کافی برای ایفای این نقش را داشته باشد، خودبهخود مسجدی هم که او امام جماعت آن است، مسجد پرقدرتی خواهد شد.
ما عنوانی داریم تحت عنوان مسجد جامع؛ یعنی مسجدی که بیشترین رغبت به آن وجود دارد و منظور بزرگترین مسجد نیست، جامع بودن مسجد بر اساس اندازه و پیکره ساختمان نیست، مسجد جامع، مسجدی است که بیشترین رفتوآمد در آن انجام میشود و مهمترین برنامهها در آن برگزار میشود؛ بنابراین یک فعالیت نرمافزاری میتواند مسجدی را محور کند نه سازه بزرگ یا قطعه سختافزاری و محور این امر ائمه جماعات هستند که باید مهارتهای کافی را برای مدیریت این بخش آموخته باشند.
* برگزاری اجلاس سراسری نماز را چگونه می بینید؟
ستاد اقامه نماز در کشور ما در دست یک فرد پر دغدغه و به معنای درست کلمه، امام جماعتی است به نام حاجآقا قرائتی، اگر فردی غیر از آقای قرائتی دبیر ستاد اقامه نماز بود، من مطمئنم در فضای کشورمان اگرچه با شرایط مطلوب فاصلهداریم، ولی به همین اندازه هم رشد نمیکرد.
شما ستاد اقامه نماز را مقایسه کنید با ستاد امربهمعروف و نهی از منکر که بنده حدس میزنم که آنجا بودجه بیشتری هم دارد البته اطلاعی ندارم، ستاد امربهمعروف و نهی از منکر هیچ ما به ازای خارجی ندارد، به این دلیل که تشخیصش دقیق نبوده است و به امربهمعروف در یکی دو مصداق ظاهری مثل حجاب دختران بسنده کرده است، نمیگویم این نباید باشد، حجاب یکی از صدها هزار مسئلهای است که باید بدان توجه کنند، اولویت اصلی ستاد امربهمعروف و نهی از منکر باید رفتار حاکمان، مطالبه از حاکمان و مسئولان باشد، این ستاد بهطورکلی میدان اصلی را ترک کرده است، با اینکه در روایت مربوط به امربهمعروف و نهی از منکر وجود دارد، اما در ستاد اقامه نماز به این دلیل که آقای قرائتی دغدغه این مسئله را دارد، میبینیم با تمام مشکلات موجود، هم چنان چراغ نماز چراغ روشنی است. میخواهم این نکته را شهادت بگیرم که اگر کسی شایسته جایگاهی بود چه قدر میتواند آثار و خیرات فراوان داشته باشد.
بهعنوان یک طلبه که در فضای جوانان زندگی میکنم و بیش از ۳۰ سال است که با جوانها زندگی میکنم و به آنها مشاوره میدهم، می گویم که برگزاری این جلسات و نشستها باید از طعم صراحت و شفافیت از یکطرف و از طرف دیگر شجاعت اقناع و تسلیم برخوردار باشد و بهموازات نگاههای حاجآقا قرائتی حرکت کنند.
آقای قرائتی گنج بزرگی است و یک امکان فراوانی است برای فهم، توسعه و تحقق مفاهیم و ارزشهای قرآنی و دینی. سایرین هم نباید این کار را بهعنوان یک کار اداری ببینند که باید بیلان کاری آن را ارائه کنند، من خواهش میکنم به نیازهای گسترده و متراکمی که وجود دارد توجه کنیم و خودمان را در یک جنگ بیامان ببینیم و آرایش ما، آرایش جنگی باشد، در ستاد اقامه نماز دلاوری به نام آقای قرائتی حضور دارد، اما آرایش آنها، آرایش جنگی نیست. من فکر میکنم باید کمی صریحتر، جسورتر، جدیتر و ناظر به مشکلات و با یک نگاه مجاهدانه مسئولیت را در موضوع نماز و اقامه نماز بر عهده گرفت.
گفتوگو: ناصر مؤمنیان